love song new
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید عزیزانم!!!!!!!!!!!!!!!!!

پيوندها
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان love song new و آدرس lovesongnew.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 23
بازدید کل : 21010
تعداد مطالب : 36
تعداد نظرات : 37
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


نويسندگان
someone

 
جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 23:42 :: نويسنده : someone

عدالت اینه واقعا!!!

به ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻥ

ﺑﺎﺷﻪ ﻗﺒﻮﻟﻪ! ﻣﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﯾﻢ ،
ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻥ
ميشه؟؟
ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺑﯽ ﻋﺪﺍﻟﺖ
متنفرم از این تفاوت ها...


امـان از عدالت دنیا ، امان از عدل ناپیدا

 

 
جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 11:22 :: نويسنده : someone

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....

کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من

زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک

برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق

بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی

 

 

 
پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, :: 1:10 :: نويسنده : someone

دختری بودکه نام نداشت/باپسری ازدواج کردکه وجود

نداشت/سرمیزی نشست که قاشق وچنگال نداشت/

غذایی خوردندکه مزه نداشت/

هرچند داستان ماسروته نداشت/امامیخ کردن شما

خیلی مزه داشت.

 

اینو نوشتم تا روحیه تون یه کمی عوض بشه.

 
پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, :: 1:4 :: نويسنده : someone

 

توروازم گرفتن وکاری ازم برنمیاد!!!! اگه میخوای بری بروگلم دست خدابه همرات ولی

 

 یادتبمونه به اونایی که توروازم گرفتن، بگوخوش باشن توروپس گرفتن اما یادشون

بمونه که دل شکستن،حرمت عشقوندونستن،نخواستندمال هم باشیم بامال هم

نبودیم کلی فرق داره،پس بیخودی بهونه نیار!خواست خودم نیست،دست خودم

نیست،دست اجبارازم میخوادکه ازت خداحافظی کنم،خیلی تلخه،خیلی سخته,ولی

خدانگهدار،نمی گم به امیددیدار!!!

 
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 13:36 :: نويسنده : someone

 

to tell the story of how great a love can be
براى گفتن داستانى که نهایت بزرگى عشق را نشان میدهد

the sweet love story that is older than the sea
داستان عشق شیرینى که عمرش از عمر دریاها نیز بیشتر است

the simple truth about the love she brings to me
حقیقتى ساده درباره عشقى که او به من هدیه داد

where do I start
از کجا شروع کنم

with her first hello
با اولین سلامش

she gaves new meaning to this empty world of mine
او معناى جدیدى به دنیاى پوچ من داد

there's never be another love , another time
که در آن هیچ عشق دیگرى نخواهد بود، هیچ وقت

she came in to my life and made the living fine
او به زندگى من پا گذاشت و زندگى را شیرین کرد

she filled my heart

او قلب مرا تسخیر کرد

she filled my heart with very special things
او قلب مرا توسط چیزهاى مخصوصى پر کرد

with angels songs , with wild imaginings

با آواز فرشته ها، با تصوراتى حاصل از اشتیاق و علاقه زیاد

she filled my soul with so much love

او روح مرا با انبوهى از عشق پر کرد

that any where I go I'm never lonely
که هر کجا بروم تنها نخواهم ماند

with her around, who could be lonely

با وجود همراهى او، چه کسى تنها خواهد ماند

I reach for her hand she is always there
من در جستجوى دستان او هستم او همیشه در کنار من است

how long does it last

چه مدت ممکن است (از این عشق) گذشته باشد ؟

can love be measured by the hours in a day

آیا عشق میتواند توسط ساعات روز اندازه گرفته شود ؟

I have no answers now but this much I can say

من هم اکنون هیچ جوابى ندارم اما همین قدر میتوانم بگویم که

I know I'll need her till the stars all burn away
میدانم به او احتیاج دارم تا زمانى که تمام ستاره ها میدرخشند

 
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 12:34 :: نويسنده : someone

 

من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟

پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم

تنهاییت برای من ...


غصه هایت برای من ...

همه بغضها و اشكهایت برای من ..

بخند برایم بخند

آنقدر بلند

تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را...

صدای همیشه خوب بودنت را

دلم برایت تنگ شده

 
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 12:9 :: نويسنده : someone

 
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 11:31 :: نويسنده : someone

دو نفر که همديگر را خيلي دوست داشتند و يک لحظه

نمي توانستند از هم جدا باشند ، با خواندن يک جمله معروف

از هم جدا مي شوند تا يکديگر رو امتحان کنند و هر کدام

در انتظار ديگري همديگر را نمي بينند.

چون هر دو به صورت اتفاقي به جمله معروف

ويليام شکسپير بر مي خورند:

http://www.img4up.com/up2/15504.jpg

عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت،

مال تو است و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده !

 
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 10:55 :: نويسنده : someone
 

یک روز یک مرد جوان رفت پیش دکتر وینسنت پیل و بهش گفت:
- آقای دکتر من خسته شدم. من نمی تونم از پس مشکلاتم بر بیام. لطفاً به من کمک کنید.

دکتر پیل جواب داد:
- باشه فقط یکم صبر کن من یک سخنرانی دارم بعد از سخنرانی به تو جایی رو نشون می دم که هیچ کس اونجا مشکلی نداره.
مرد جوان خوشحال می شه و می گه:
- باشه من منتظرم. هر طور شده به هر قیمتی من به اونجا میرم.
بعد از سخنرانی پیل اون مرد رو به اون مکان برد. میتونید حدس بزنید اونجا کجا بود؟

 

قبرستان

 

پیل یه نگاهی به مرد جوان انداخت و گفت:
- اینجا1500 نفر اقامت دارن بدون اینکه مشکلی داشته باشن. مطمئنی که میخوای به اینجا بیای؟
همه ما توی دنیایی زندگی می کنیم که پر از مشکلاته و تا پایان عمرمون با اونها دست و پنجه نرم می کنیم.
فقط زمانی خلاص می شیم که عمرمون توی این دنیا به پایان برسه.


پس بهتره برای پیروزی از مشکلاتمون از خدا کمک بخواهیم و زمانیکه با آنها روبرو می شیم اون رو یک چیز عادی بدونیم.

آیا میدانید فقط بابرداشتن یک حرف ازمشکلات میتونیم اونو شیرین ترین چیز زندگی کنیم؟مشکلات= شکلات!

 
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 10:41 :: نويسنده : someone

بهش بگی دوسش داری پرو میشه میره

بهش بگی ازش بدت میاد نا امید میشه و میره ،


محبت کنی خوشی میزنه زیر دلش و میره ،ا محبت نکنی ،


از یکی دیگه محبت میگیره و میره ...


خلاصه اومده که بره ...


خودتو خسته نکن

 

 

كد جلوگيري از راست كليك موس

كد جلوگيري از راست كليك موس

كد تغيير شكل موس